هنر کم کتاب خواندن بهترین روش کتابخوانی

بازدید: 1125 بازدید

هنر کم کتاب خواندن به معنی این نیست که فرد کم کاری باشیم. بلکه آنگونه که از قدیم گفته‌اند کم گوی و گزیده گوی چون در، تا ز اندک تو جهان شود پر. بنابراین هنر کم کتاب خواندن هم به این می‌پردازد که کم بخوانیم و گزیده، تا از همان مقدار کم دانش و مهارت خود را بسیار بیشتر ارتقاء دهیم.

معمولاً زیاد کتاب خواندن و برشمردن تعداد زیادی کتاب خوانده، حسن و فضیلت شمرده می‌شود. اینکه کتاب‌های زیادی خوانده باشیم فقط در یک حالت خاص پسندیده و نشانه‌ی سواد است. در بقیه موارد، که اتفاقاً ۹۹درصد افراد کتاب‌خوان از آن دسته هستند، نه تنها کتاب خواندن زیاد و کتاب خریدن زیاد باعث سواد و آگاهی نمی‌شود که برعکس ممکن است خود راهی بر سر آگاهی و موفقیت باشد.

در این مقاله می‌خواهم به این موضوع بپردازم که چه زمانی زیاد کتاب خواندن خوب است. و اینکه با چه روشی مطالعه خود را بالا ببریم. با من باشید.

روش‌های هنر کم کتاب خواندن

در زیر روش‌های بهینه سازی مطالعه را با هم مرور می‌کنیم:

یک) اول سؤال خود را مشخص کنید.

خیلی مهم است که برای یک سؤال کتاب بخوانید. منظور از سؤال یک جمله ۵ کلمه‌ای نیست که جوابی مثلاً یک یا دو خطی داشته باشد. بلکه منظور خواسته‌ای روشن است. هر یک از کلیدواژه‌های زیر در واقع یک سؤال هم هست:

  • انتگرال‌گیری روی خط حقیقی
  • مکالمه انگلیسی
  • جامعه‌شناسی جوامع صنعتی

در هر یک از این حالت شما یک خواسته دارید و برای یافتن آن خواسته مطالعه می‌کنید.

دو) مشورت بگیرید، برای انتخاب کتاب وقت بگذارید.

به اولین یا معروف‌ترین کتابی که رسیدید تهیه نکنید! از چند نفر سؤال کنید. در اینترنت جستجو کنید. و نتایج جستجو را لااقل تا سه صفحه بررسی کنید. به کتابخانه‌ای عمومی رفته و در این موضوع کتاب‌هایی را جستجو کرده و آنها را برای دقایقی بررسی کنید. به کتابفروشی رفته و چند کتابی که از این و آن شنیده‌اید را بررسی کنید.

بعد از آن فقط یک کتاب برای شروع مطالعه در آن موضوع انتخاب کنید. این کتاب لازم نیست قطور باشد. لازم نیست کم قطر باشد. لازم نیست معروف باشد یا توسط یک ناشر یا نویسنده یا مترجم معروف به بازار عرضه شده باشد. لازم است که موضوع مورد نظر شما را به طور شسته رفته و با ذکر جزییات لازم به دور از روده درازی و با رعایت پیش‌نیازها به صورت جمع و جور با بیانی شیوا ارائه کرده باشد.

سوم) اول یک کتاب را بخوانید بعد یک کتاب دیگر را بخوانید

تا این یک کتاب را نخوانده‌اید، هیچ کتاب دیگری نه امانت بگیرید و نه بخرید. نه سراغ جزوه‌ای بروید و نه فیلمی در آن زمینه دانلود کنید. شاید بگویید که ممکن است کتاب خیلی خوب نباشد! خیلی خوب، یکبار برای همیشه تکلیف خود را با کتاب روشن کنید. اگر احساس می‌کنید کتاب برای شما مناسب نیست، سراغ منبع بعدی بروید.

یکی از نکاتی که من کتابخانه‌ها را دوست دارم همین است که باعث می‌شود شما با صرف هزینه خیلی کم، بتوانید در نهایت بهترین منبع را در یک رشته انتخاب کنید. یعنی برای یکی دو روز کتابی را امانت می‌گیرید، مطالعه می‌کنید و تصمیم می‌گیرید که چه کنید. بعد از کتاب مناسب برای آن موضوع، می‌توانید از کتابخانه یا کتابفروشی آن را تهیه کرده و مطالعه کنید. ولی تا آن را نخوانده‌اید سراغ هیچ منبع دیگری نروید.

چهار) یادداشت برداری کنید، بنویسید، حرف بزنید، درس بدهید …

یادگیری زمانی مؤثر است که از سطح به خاطر سپردن به سطح «تفکر انتقادی» و «نگاه تحلیل ساختاری» پیش برود. یعنی شما بر مبنای یک نگاه عمیق موضوع را تجزیه تحلیل کنید. برای این کار یادداشت برداری کنید. مطالبی را روی کاغذ بنویسید. تمرین حل کنید. یادداشت روزانه داشته باشید. در ذهن خود با نویسنده بحث کنید و وی را به انتقاد بکشید. به مطالب کتاب شک کنید و سعی کنید آنها را رد کنید. چرا جویی کنید.

ولی البته در این زمینه وسواسی نشوید و سعی کنید همه اینها با سرعت مناسب پیش برود. با خود حرف بزنید و فرض کنید به جمعی درس می‌دهید. از کاغذ به عنوان تخته سیاه استفاده کنید. فردی را بیابید که به وی درس بدهید یا اینکه با هم مساله حل کنید و همدیگر را به چالش بکشید.

می‌توانید یک وبلاگ راه‌اندازی کرده و نظرات خود را در زمینه‌ای که مطالعه می‌کنید در آن نوشته. بعد از مدتی خوانندگانی از سمت موتورهای جستجو به سوی وبلاگ شما هدایت می‌شوند و شما مخاطبان جدی و چالشی پیدا می‌کنید.

این روش خواندن هم برای ریاضی مناسب است. هم برای یادگیری یک زبان. هم برای یادگیری مباحث علوم انسانی. یا حتی خواندن کتاب‌های نقد ادبی و … وقتی در حال یادگیری هستید، با این روش بهتر پیش خواهید رفت.

هنر کم کتاب خواندن

پنج) حل مساله مهم‌ترین چیز است

در تمامی رشته‌های علوم پایه، فنی و مهندسی، مدیریت، اقتصاد و حسابداری، حل مساله مساوی است با یادگیری.

در خیلی رشته‌های دیگر مانند علوم انسانی، زبان و ادبیات (چه فارسی چه انگلیسی و  چه هر زبان دیگری) نوشتن یعنی همه چیز!

بنابراین ماهیت مطالعه شما هر چه باشد، در هر مرحله‌ای باشد، خواه دبیرستان، خواه کنکور، خواه دانشگاه، خواه بعد از دانشگاه و برای رفع نیازهای شغلی؛ در هر صورت نوشتن و حل مسأله هر دو یک چیز هستند: کاغذ و قلم باید کنار دستتان باشد.

شش) از گفتگو و تبادل نظر استقبال کنید

چه به فردی درس بدهید، چه دوستی داشته باشید که با وی تبادل مساله ریاضی کنید، چه یک فرد در کتابخانه یافته باشید که به تاریخ و جامعه شناسی آشنا باشد؛ در هر صورت از بحث و تبادل نظر استقبال کنید.

هفت) همه این کارها را با زمانبندی مناسب انجام دهید.

برای آغاز پروژه و پایان پروژه مطالعاتی خود یک زمان تعیین کنید و تمام کارهای خود را در این زمانبندی بگنجانید. نه خیلی سریع پیش بروید و نه خیلی کند پیش بروید.

مثلاً در مدت یک سال می‌خواهید زبان یاد بگیرید. یا برای مدت سه ماه می‌خواهید آثار آلبرکامو را بخوانید. یا برای مدت ۹ ماه تاریخ تحولات اروپای قرن ۱۸ را بررسی می‌کنید. در هر صورت زمان‌بندی را لحاظ کنید.

هشت) هر چه آموخته‌اید را به کار ببندید.

اهل عمل باشید و برای چیزهایی که آموخته‌اید این تعهد را داشته باشید که آن دانش را به کار برید. مثلاً اگر زبان برنامه نویسی یاد گرفته‌اید پروژه قبول کنید. اگر حسابان یاد گرفته‌اید تدریس قبول کنید. اگر جامعه شناسی و اقتصاد یاد گرفته‌اید سراغ مقالات روزنامه‌ها و مجلات بروید و با خواندن آنها، سعی کنید تجزیه و تحلیل کنید و ببینید کجا را موافق و کجا را مخالف هستید و چرا؟

نه) تا در عرصه عمل سؤالهای جدی نیافته‌اید سراغ منبع بعدی نروید.

همان طور که گفتیم هنر کم کتاب خواندن به معنای این نیست که کم کار باشیم. بلکه قرار است هوشمندانه کتاب‌هایی برای خواندن انتخاب کنیم که به رشد فکری کمک سریع‌تری بکند. چه باید کرد؟ یکی از مهم‌ترین کارها در این زمینه این است که پروژه به پروژه پیش برویم. پروژه می‌تواند یک سؤال جدید باشد.

وقتی مشغول یکی از این کارهای هستید ممکن است در بعضی جاها به مشکلاتی بربخورید که با دانش قبلی شما قابل حل نیستند. این مسائل را جایی یادداشت کنید. اصلاً برای خود یک دفتر یا فایل word داشته باشید که در آن یادداشت‌های روزانه انجام می‌دهید. سؤال‌های جدید خود را مرتب در آن یادداشت کنید.

از افرادی که در این زمینه کار می‌کنند مشورت بگیرید. در گوگل جستجو کنید و راحت تا پنج صفحه پیش بروید و سایتها را با دقت بخوانید. با کلمات کلیدی متفاوت موضوع را جستجو کنید. به کتابهای دیگری که در این زمینه هستند مراجعه کنید و آنها را بخوانید (دیدید که باز هم کتابخانه بهترین گزینه است) و تمام دستاوردهای فکری خود را در دفترتان یادداشت کنید.

بالاخره به جایی می‌رسید که مثلاً باید یک کتاب دیگر در آن زمینه بخوانید تا نیازهای شما مرتفع شوند. بنابراین یک کتاب را می‌خوانید، بعد از آن زمانی که تعداد سؤال‌های شما زیاد شد سراغ منبع بعدی می‌روید.

ده) دانش خود را با دیگران در میان بگذارید

این قسمت کار بحث برانگیرترین قسمت کار است. چرا که عده‌ای اساساً بخل خاصی دارند و با افتخار می‌گویند که ما دوست داریم از محیط برداشت کنیم! این کار برای آنها نوعی زرنگی محسوب می‌شود. اما در نهایت آنها در دایره محدودی از افراد قرار خواهد داد. چرا که روش آنها اساساً باعث گسترش روابط آنها نخواهد شد.

گروهی معتقدند چرا باید دانش خود را به رایگان در اختیار دیگران بگذاریم. باید گفت که قسمتی از دانش هر فرد هست که جز به رایگان به نحو دیگری به اشتراک گذاشته نمی‌شود. مثلاً شما مقاله‌هایی در مورد یادگیری زبان منتشر می‌کنید. افراد با مطالعه آن مقاله متوجه دانش و متد شما می‌شوند و برای شرکت در کلاس‌های شما یا برای خرید کتابهای شما ترغیب می‌شوند.

تا زمانی که رو به وبلاگ نویسی و انتشار دیدگاهها و دانش و تخصص و توانمندی خود نکنید و مورد شناخت قرار نگیرید، دیگران اساساً چه اطلاعی از شما دارند که برای انجام پروژه‌های بزرگ به شما رجوع کنند!

این مقاله در مورد هنر کم کتاب خواندن بود. اگر به موضوع کتاب و کتابخوانی علاقه دارید، این مقاله‌ها هم می‌تواند برای شما جالب باشند:

و حرف آخر اینکه

اگر دوست دارید همیشه اولین نفری باشید که از آخرین مطالب این سایت مطلع می‌شوید لطفاً ایمیل خود را در فرم زیر وارد نمایید: